سید یونس استروشنی
تا کنون دیده نشده که هیچ روانشناسی، چه داخلی و چه خارجی، دربارۀ ویژگیهای روانشناختی «امامعلی رحمان»، رئیس جمهور تاجیکستان، تحقیق و پژوهش انجام داده باشد. امید میرود، متخصصان این رشته، در آینده این کار را انجام بدهند.
اینجانب، روانشناس به معنای تام و تمام این کلمه نیستم، فقط به مبادی و اصول کلی آن آگاهم، بنابر این، بسیار دشوار است که در این راستا با قاطعیت تمام اظهار نظر بکنم. از اینرو، در این نوشتاری کوتاه، با توجه به زندگانی رحمان که در دسترس همگان هم هست و نیز با توجه به دانش اندکی که در این رشته دارم، به 4 ویژگی روانشناختی رئیس جمهور تاجیکستان اشاره میکنم؛ به این امید که این نوشتار خام، درآمدی بشود برای متخصصان این رشته جهت تشخیص دقیق ویژگیهای روانشناختی این مرد:
***
1) اساسی ترین ویژگی روانشناختی رحمان، این «نگرانی» و «دلواپسی» اوست. او، با اینکه حدود 25 سال است که در رأس هرم قدرت در تاجیکستان قرار دارد و برای تقویت پایههای قدرت خود در طول این سالها خیلی کار انجام داده است، اما گویی هنوز نگران است که هر لحظه ممکن است از قدرت برکنار و کسی دیگر جای او را بگیرد. اینکه دیده میشود، در مناصب کلیدی در تاجیکستان، افراد نزدیک به خودش و یا لااقل وفادار به خود را میگذارد و هرگز حاضر نیست «غریبه» را در یک مقام کلیدی بگذارد، دلیلش، همین «نگرانی» اوست.
البته، علّت عمدۀ این نگرانی، نحوۀ آمدن او، و به تعبیری درستتر، نحوۀ آوردن او به سر قدرت است؛ زیرا رحمان، با تکیه بر توانایی و استعداد و ارادۀ خودش نیامده، بلکه او را آوردهاند. یعنی دیگران او را آوردهاند. او هنوز باور ندارد که تاجیکستان کشوری مستقل است. معتقد است، روسیه و یا کشورهای قدرتمند، به خصوص کشورهای همسایه که او را آوردهاند، اگر اراده بکنند، میتوانند او را کنار زده و به جایش کسی دیگر را بیاورند.
به همین خاطر است که وقتی یکی از افراد بانفوذ کشور – که رحمان او را به نوعی رقیب خود میداند – به روسیه دعوت بشود و یا یکی از چنین افراد، مورد استقبال رهبران یکی از کشورهای ابرقدرت قرار بگیرد، رحمان بلافاصله با آن کشور تماس گرفته و حاضر میشود به آنها امتیاز بدهد؛ زیرا نگران است که او را کنار بزنند.
در تفاهمنامه میان تاجیکستان و روسیه که بر مبنای آن، روسیه تا 40 سال دیگر میتواند در تاجیکستان پایگاه نظامی داشته باشد، همین مسئله مطرح بود؛ زیرا پیش از امضای این تفاهمنامه، یکی از افراد بانفوذ تاجیک، چند صباحی «میهمان» کرملین شد و این میهمانی، رحمان را سخت نگران کرد و بنابر این، حاضر شد این ذلت و خواری را بپذیرد، فقط به این خاطر که او را کنار نزنند.
از سر راه برداشتن افرادی چون «یعقوب سلیم اف» و یا «غفار میرزایف» و دیگران، همه و همه به دلیل «نگرانی» «دلواپسی» جناب رحمان بوده است. او نگران بود که این افراد، روزی او را سرنگون خواهند کرد.
***
2) ویژگی روانشناختی دیگر رحمان این است که او، مقام و منصب را «امتیاز» میداند، نه «مسئولیت». البته، این ویژگی، خاص او نیست. بیشتر کادرهای زمان شوروی متأسفانه همین ویژگی را دارند. برای رحمان، رئیس جمهور بودن، یک امتیاز است، نه مسئولیت. به این معنا که رئیس جمهور بودن از نظر او، مقامی است که صاحبش اگر کاری هم میکند، این کار از «لطف» و «مرحمت» اوست، که باید شهروندان در برابر این «لطف»، شکرگزار او باشند. و اگر کاری هم انجام نداد، کسی حق مطالبه و اعتراض ندارد.
رئیس جمهور بودن از نظر رحمان به این معناست که او «حق» دارد هرچه دلش بخواهد انجام دهد. رحمان معتقد است او بالاتر از قانون است. به همین دلیل، هر از گاهی، قانون در کشور ما تغییر و اصلاح میشود.
در اینجا بحث من، بحث «بازی سیاسی» نیست که مثلاً رحمان میداند او مسئول است، ولی از مسئولیت فرار میکند، بحثم این نیست، بلکه یک بحث کاملاً روانشناختی است. یعنی رحمان واقعاً میپندارد که رئیس جمهور بودن امتیاز است و او در جایگاهی قرار دارد که همه باید فرمانبردار بی چون و چرای او باشند.
و چون رحمان مقام و منصب را امتیاز میداند نه مسئولیت، مرتب به دختران و دامادها و پسر و بستگانش مناصب دولتی را «میبخشد». او اصلاً فکر نمیکند که این مقام یک مسئولیت است و آیا پسر و یا دخترم میتوانند از عهدۀ آن برآید؟ اصلاً در این فکر نیست. زیرا کسی که منصب و مقام را «امتیاز» بداند، پندارش این است که آدم با رسیدن به مقام، «کاملتر» میشود. مقام و منصب در نظر وی، یک جایگاه حقیقی است، نه اعتباری.
مقام و منصب از نظر رحمان، جایگاهی است که صاحب آن، کارش فقط ثروت اندوزی و پول گرد آوردن است، به هر راه و به هر وسیلهای، چه حرام و چه حلال، فرقی ندارد. دلیل اعطای یکی از مقامهای کلیدی به آزاده رحمان (در سال 2015) این بود که آن مقام در تاجیکستان، یک مقام درآمدزاست. زیرا توزیع مناصب و مقامهای دولتی در تاجیکستان، با کمال تأسف «خرید و فروش» میشود و این حقیقت تلخ را همه میدانند. و این مهم از آن به بعد از طریق بانو آزاده رحمان انجام شد.
***
3) ویژگی روانشناختی دیگر جناب رحمان، خودشیفتگی (narcissistic) و عاشق خود بودن اوست. او خود را ظاهراً تافتۀ جدابافته میداند. پشت سر هم عناوینی چون «جناب عالی»، «پیشوای ملت»، «پایهگذار و بنیانگذار این و آن» و غیره را برای خود دادنش، ریشه در همین خصلت او دارد. او، غیر خودش کسی را قبول ندارد. و از همین بابت است که سخت به انتقاد حساس است و کوچکترین انتقادی را با زندان و شکنجه جواب میدهد.
***
4) ویژگی روانشناختی دیگر رحمان به نظر من، این است که او با کمال تأسف، دیگرآزار (sadist) است و از آزار دیگران لذت میبرد. او که با اسلام و اسلامگرایان میانه ای خوب ندارد، از آزار و شکنجۀ آنها لذت میبرد. او هرگز تحمل نهضت اسلامی را در جامعه نداشت، و اگر پس از امضای صلح، آنان را تحمل کرد، بدین خاطر بود که چارهای جز تحمل نداشت، ولی همیشه مترصد فرصتی بود تا همۀ آنها را از سر راه بردارد و زندانی اشان کند که کرد.
زیرا پدیدههای مذهبی و اسلامی، رحمان را آزار میدهند. کسی که به سخنرانی های رحمان دربارۀ ستر و حجاب و ریش و این قبیل مسائل نگاه کند و به لحن سخنان وی در این زمینه خوب دقت کند، آنچه را عرض کردم، خوب درمییابد. برای رحمان، یک بانویی که ستر دارد، «عقب مانده»، “قرون وسطایی» و«بیفرهنگ» است. با ریش که از ریشه مشکل دارد.
و بالاخره، رحمان هنوز در دوران شوروی زندگی میکند، او نتوانسته خود را با زمانه هماهنگ کند.
***
به همین اندازه اکتفا میکنم. از عزیزان روانشناس و کسانی که در این رشته تخصص دارند، خواهش میشود، بیشتر در این موضوع تحقیق و پژوهش انجام بدهند.